«ویلیام بیمن» استاد دانشگاه مینه سوتا آمریکاست. وی در سال ۱۹۷۶ دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. وی سالها استاد مطالعات آسیای شرقی در دانشگاه براون بود. وی از کارشناسان برجسته مسائل ایران در سطح بین المللی است.
در مدلهای جهانی اگر یک اقتصاد پس از یک دوره چندساله رشد منفی یا صفر شروع به رشد مثبت می کند، چقدر زمان لازم است تا آثار مثبت آن نمایان شود؟
این کاملاً به ماهیت صنایع حمایتکننده از رشد بستگی دارد. بسیاری از صنایع برای ورود مجدد و گسترش بازارهای خود به زمان نیاز دارند تا بالغ شوند. برخی از صنایع اثرات فوری بر اقتصاد دارند - به ویژه مواد اولیه (نفت، فلزات و سایر محصولات معدنی)، و برخی دیگر قبل از اینکه آورده اقتصادی آنها در اقتصاد احساس شود (کشاورزی، تولیدات پیشرفته، صنایع خدماتی) تاخیر زمانی را نشان میدهند.
اگر در همین اقتصاد یک دهه رشد نزدیک به صفر تجربه شده باشد، از چه زمانی آثار مثبت رشد توسط مردم قابل لمس است؟
اثرات رشد زمانی محسوس خواهد بود که سود حاصل از افزایش فعالیت اقتصادی در کل اقتصاد مصرف شود. این یکی از دلایلی است که افزایش حداقل دستمزدها برای اقتصادها تأثیر مثبت دارد، زیرا افرادی که دستمزدهای افزایش یافته را دریافت می کنند بلافاصله آن را خرج می کنند و اقتصاد را تحریک می کنند. همین امر در مورد توسعه زیرساخت نیز صادق است. زمانی که جادهها، پلها، فرودگاهها، ایستگاههای قطار و سایر کارهای عمومی هم از طریق ساخت و ساز و خرید مصالح و هم از طریق افزایش اشتغال گسترش مییابند، اقتصاد کلی رونق فوری پیدا میکند. رشد اقتصادی کلی زمانی که سرمایه حرکت نمی کند راکد است. به همین دلیل است که دادن پول به میلیاردرها و شرکت های میلیاردر یک محرک نیست - زیرا این افراد و شرکت ها پول را احتکار می کنند، صادر می کنند یا به نفع خود سرمایه گذاری می کنند.
پیشنهاد میکنید یک اقتصاد نفتی که به صورت تدریجی در حال کاهش سهم نفت از بودجه خود است، چه راهکارهایی را برای استمرار رشد مثبت به کار گیرد؟
پیشنهاد من تنوع بخشی است. کشوری مانند ایران منابع عظیمی دارد که بهره برداری نشده است. یک نمونه سنگ مرمر و سایر محصولات سنگی است که در ایران به قدری ارزان هستند که برای کف منازل، امکان تجاری، پمپ بنزین و غیره استفاده می شود. همین سنگ مرمر یک محصول لوکس است که می تواند با سود زیادی صادر شود. مواد معدنی کمیاب در ایران به وفور یافت می شود اما توسعه نیافته باقی میمانند. کشاورزی یک صنعت پررونق در ایران است و یافتن راههایی برای صادرات محصولات کشاورزی و دور زدن تحریمهای اقتصادی تحمیلی آمریکا ضروری است. اجازه بدهید خاطره ای برای شما تعریف کنم. من با آقایی آشنا شدم که برای هتلهای دبی محصولات تهیه می کند. او از آرژانتین و شیلی محصولات وارد می کند. وقتی از او درباره ایران پرسیدم، گفت: میخواهم از ایران خرید کنم، هم برای کشاورزان ایرانی و هم برای من سودآور است، اما محدودیتهای ارزی این کار را غیرممکن میکند.
چه اقداماتی میتواند روند شکل گرفته رشد مثبت اقتصادی پس از سالها رشد متفی و حدود صفر را دوباره متوقف و به سطوح منفی بازگرداند؟
اولاً فساد باید کاهش یابد. باید جلوی سودجویی کوتاه مدت برخی افراد گرفته شود زیرا مانع سرمایهگذاری در صنعت و زیرساخت می شود. دوم، به دنبال منابع طبیعی بهره برداری نشده مانند مواد معدنی باشید که در سراسر جهان تقاضای زیادی دارند اما توسعه نیافته اند. سوم، افزایش فناوری است. پیشرفتهای تکنولوژیک ارزان هستند. آنها فقط به قدرت فکر نیاز دارند. چهارم، سرمایهگذاری در کشاورزی. این منبع تجدیدپذیر اصلی است. پنجم، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر - خورشیدی، بادی، زمین گرمایی و غیره، زیرا انرژی چیزی است که در نهایت اقتصادها را به پیش میبرد. ششم، افزایش آموزش و نیروی کار از جمله زنان. نیروی کار بزرگترین سرمایه یک ملت است. در نهایت برای سرمایهگذاری در اقتصاد از کسری در تامین مالی نباید هراس داشت. این موضوع ابزاری برای مدیریت اقتصادی است.
چقدر زمان لازم است تا ریزش ارزش پول ملی یک کشور که به دلیل رشدهای مکرر منفی اتفاق افتاده، ترمیم و به حد قابل قبول بازگردد؟
با افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور، با فرض اینکه کشور بتواند محصولات و خدمات خود را صادر کند، تقاضا برای ارز افزایش می یابد و همچنین ارزش پول افزایش می یابد. هند برای چندین دهه یک اقتصاد بسته داشت -روپیه قابل تبدیل به ارز خارجی نبود. زمانی که هند محصولاتی برای فروش به جهان داشت، روپیه به روی ارز خارجی باز شد و به سرعت رونق این کشور را افزایش داد.
نظر شما